سیمین عزیزمحمدی – دنیای اقتصاد : پدیده فیلترینگ اینترنت در ایران سابقهای به اندازه حضور اینترنت در کشور دارد. با آغاز فعالیت ISPها، مسدود کردن سایت متصدیان مختلفی داشت و بعضا با محدود کردن فعالیت سایتها سلیقهای برخورد میشد، اما پس از آن فهرستی از سایتهای غیرمجاز به ISPها ارائه شد که سیستم فیلترینگ را نسبتا یکپارچهتر میکرد. با این حال، مسدود کردن دسترسی به برخی خدمات اینترنتی از سال ۱۳۸۰ با صدور ابلاغیه «سیاستهای کلی شبکههای اطلاعرسانی رایانهای» بهطور رسمی کلید خورد. از آن زمان، کمیتهای سه نفره شامل نماینده وزارت اطلاعات، نماینده وزارت ارشاد و نماینده صدا و سیما برای رسیدگی به وضعیت اینترنت تشکیل شد. نمایندگان دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و سازمان تبلیغات اسلامی بهعنوان دو عضو دیگر، بعدا به این کمیته پیوستند. این کمیته در شروع کار، فهرست سایتهای ممنوعه را به شرکتهای تامین خدمات اینترنتی ارائه داد. البته برخی سایتهای اینترنتی نیز بهطور مستقل با دستور قوه قضائیه فیلتر شدند یا دفاتر آنها پلمب شد.
به هر حال با توسعه خدمات اینترنتی، ابعاد فیلترینگ برای کاربران وسیعتر و محسوستر شد به ویژه زمانی که تب عضویت در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر در بین کاربران ایرانی بالا گرفت. هر بار مسدودسازی، کاربران را مجبور به مهاجرت به شبکهای دیگر میکرد و در اکثر مواقع مسدودسازی این دسترسیها بدون دردسر و چالشی اجرا میشد. اما زمانی که پای پیامرسانی مانند تلگرام با ۴۵میلیون کاربر ایرانی فراگیر در میان است که به مهمترین ابزار ارتباطی افراد، حتی برای مسوولان تبدیل شده و از طرفی بستری برای راهاندازی نزدیک به ۱۰هزار کسب و کار است، دیگر فیلترینگ نمیتوانست به سهولت انجام بگیرد. فیلترینگ پرچالش تلگرام همچنان ادامه دارد، اما این بار رویکرد کاربران تغییر کرده بهطوری که به گفته وزیر ارتباطات، بازدید از تلگرام روز به روز بعد از فیلتر در حال افزایش و بازگشت به حالت اولیه است.
تحریمهای فناوری علیه کاربران
مسدود شدن دسترسی کاربران ایرانی به سرویسهای اینترنتی تنها به بحث فیلترینگ آنها از سوی مجریان داخلی محدود نمیشود بهطوری که با جدی شدن بحث تحریمها علیه ایران، تحریمهای سرویسهای اینترنتی از سوی شرکتهای فناوری آمریکایی و اروپایی به شکل گستردهای علیه کاربران ایرانی به کار گرفته شد. این تحریمها به مرور زمان سختگیرانهتر و شدیدتر علیه کاربران ایرانی اعمال شد. گزارشی که از سوی مرکز ملی فضای مجازی در سال ۱۳۹۶ کشور منتشر شده نشان میدهد از میان ۲۲۷ خدمتی که گوگل ارائه میکند تنها ۵۴ درصد خدمات آن برای کاربران ایرانی فعال است و ۴۴ درصد خدمات این کمپانی، در ایران مسدود است و وضعیت ۲ درصد سرویسها نیز نامشخص اعلام شده است. همچنین مرکز ملی فضای مجازی اعلام کرده ۹۰ درصد سرویسهای کاربردی و کسب و کاری شرکت آمازون نیز در دسترس کاربران ایرانی قرار ندارد. این در حالی بوده که کاربران محصولات اپل در ایران نیز دیگر دسترسی به اپ استور ندارند.
البته این محدودیتها برای کاربران ایرانی به این موارد ختم نمیشد. در سال ۹۶ شرکتهای اپل و گوگل در ادامه اعمال این محدودیتها تعدادی از مهمترین اپلیکیشنهای استارتآپهای ایرانی را از فروشگاه نرمافزار خود حذف کردند؛ موضوعی که به جز برخی انتقادها از سوی دولتمردان با اقدام دیگری پیگیری نشد. در موارد متعدد کاربران با حذف یک یا چند اپلیکیشن اعتراضهای محدودی را علیه این محدودیت در شبکههای اجتماعی به راه انداختند اما به جایی نرسید. بهطور کلی میتوان گفت تحریمهای فناوری طی سالهای گذشته بیشترین تاثیر را بر کسب و کارها و کاربران ایرانی گذاشته است. تحریمهایی که تماما از سوی وزارت خزانهداری آمریکا وضع شده و شرکتهای آمریکایی و اروپایی را از ارائه خدمات به شهروندان ایرانی منع میکند.
نیمه پر لیوان فیلترشکنها
فیلترشکنها همواره یکی از مهمترین ابزارها برای دور زدن تحریمهای فناوری بوده است که کاربران و کسبوکارهای ایرانی برای دور زدن تحریمها از آن به شکل گسترده استفاده میکنند. یکی از مشهورترین مسیرهای دور زدن تحریمها استفاده از (VPN (Virtual private Network بود که از قضا در مورد دور زدن فیلترینگ هم از همین مسیر استفاده میشده است. هرچند کاربرد ویپیان اتصال امن و ایجاد تونلی برای حفظ امنیت و حریم شخصی کاربر است اما در فضای فعلی ایران از این مسیر هم برای دور زدن تحریمها و هم برای دور زدن فیلترینگ استفاده شده است. استفاده از فیلترشکنها به دلیل اینکه نقض قانون به حساب میآمد بحثهای زیادی را در دولت احمدینژاد به راه انداخت و مسوولان ارتباطی وقت به فکر ارائه خدمات VPN قانونی و بومی به متقاضیان افتادند. با این حال تنها ۳۰ مورد ثبت نام انجام گرفت.
با توجه به فیلترینگ سختگیرانه از یکسو و مسدود بودن بخش عمدهای از سایتها و سرویسهای خارجی از سوی دیگر طی سالهای اخیر، VPN به بخش لاینفک محصولات ارتباطی کاربران ایرانی اعم از کامپیوتر شخصی، لپتاپ، تبلت و این روزها گوشی آنها تبدیل شده است. در کنار اینها، نرمافزارهایی که برای فیلترینگ به کار میرفته و تلاشهای فنی دولت برای از کار انداختن فیلترشکنها نیز مشکلات زیادی را برای برخی سایتها و سرویسهای قانونی داخلی مانند بانکها، سفارتخانهها، سایتهای اینترنتی و… ایجاد کرده است. در مواقعی که دولت سختگیری بیشتری در مورد فیلترینگ و فیلترشکنها نشان داده (در زمان انتخابات سال ۸۸ یا وقایع زمستان سال ۹۶ و اکنون همزمان با فیلترینگ تلگرام) بسیاری از سرویسهای دیگر نیز دچار مشکل شدهاند.
فیلترینگ تلگرام فارغ از بحثهای گسترده پیرامون خود با سختگیری بیش از اندازه دولت در مسدود کردن همزمان فیلترشکنها باعث انتقادات بسیاری شد. بخشی از این انتقادات به سیاست فیلترینگ مرتبط میشد اما بخش اصلی انتقادها به دولت بود، چراکه مسدود کردن سختگیرانه فیلترشکنها مسیرهای دور زدن تحریمهای فناوری را هم بست. حالا کاربران ایرانی و کسب و کارهای ایرانی برای خدمات ساده خود قادر به استفاده از فیلترشکن نیستند یا با دشواریهای زیادی روبه رو شدهاند. این تازه غیر از اختلالات دیگری است که نصیب شرکتها و استارتآپهای ایرانی شده است.
چالش استارتآپها در فضای جدید
طی یکی دو هفته ا خیر فعالان زیادی در حوزه استارتآپها و بخشهای تکنولوژی نسبت به تاثیر مسدودسازی گسترده فیلترشکنها و پروتکلهای رمزنگاری شده انتقاد کردهاند. محمدشهاب شهوازیان، یکی از فعالان حوزه استارتآپها؛ در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» معتقد است چالش کسب و کارهای نوپای ایرانی به فیلترینگ داخلی محدود نمیشود، چرا که آنها به خاطر تحریمهای شرکتهای فناوری خارجی، دچار مشکل اساسی شدهاند. اکثر سرویسهای کسب و کاری گوگل در ایران تحریم است. برای نمونه، امکان استفاده گوگل آنالیتیکس (Google Analytics)، یک سرویس رایگان گوگل که گستره وسیعی از اطلاعات را در اختیار مدیریت سایت قرار میدهد، فراهم نیست. استارتآپها مجبور میشدند با راهکارهایی وارد فضای این سرویس شوند و دادههای اصلی خیلی از کسب و کارهای اصلی و چابک ایران روی این سرویس بود، با این حال، خود گوگل پنلهای یکسری از استارتآپهای معروف ایران را بست.
به گفته شهوازیان مسدودسازی فیلترشکنها باعث کند شدن استارتآپهای ایرانی میشود و آنها از بازارهای جهانی عقب میمانند. با انسداد فیلترشکنها، همان سرویس و ابزارهای محدود و رایگانی که از تحریم شرکتهای فناوری خارجی به جا مانده بود و قابل استفاده بود، نیز از دسترس استارتآپها خارج شد. هرچند راهکارهایی برای دور زدن این تحریمها به وجود آمد، اما اساسی نبودند و مشکلات امنیتی فراوانی داشتند. با مسدود شدن دسترسی به این خدمات، کسب و کارها به سالهایی برمیگردند که هنوز چنین امکاناتی به وجود نیامده بود. نقطه مشترک زیان استارتآپها از فیلترینگ شبکههای اجتماعی، به ویژه فیلترینگ تلگرام، از بین رفتن یک کانال ارتباطی چابک، کم هزینه، سریع و وسیع با مشتریانشان بود. به هر حال، بخش مهمی از سرمایههای استارتآپها همین کاربران هستند.
زمانی که چنین اتفاقی رخ میدهد و استارتآپ بخواهد درباره آنچه روی داده توضیح دهد، بخش زیادی از این کاربران را از دست خواهد داد. به هر حال، با توجه به گستره کاربران و کسب و کارها روی تلگرام، حجم انبوهی از تولید محتوا و بازاریابیها در این پیامرسان شکل گرفته و روی آنها سرمایهگذاری انجام شده بود. همه اینها به یک باره از بین رفته است. به ویژه برای شرکتهای کوچک که توان سرمایهگذاری سنگین در حوزه بازاریابی را ندارند. در نهایت، نگرانی آنها درباره ادامه رفتار تلگرام با فیلترینگ است. چرا که اگر تلگرام بخواهد با آیپیهای جدید فیلترینگ را دور بزند و متصدیان فیلترینگ هم بخواهند مقابله به مثل کنند، در آن صورت، خیلی از استارتآپها به ویژه کسب و کارهای دیجیتالی دچار مشکل خواهد شد.