شرکتهای ارائه دهنده خدمات ارتباطات ثابت (FCP) این روزها با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکنند. مشکلاتی که برخی از آنها گریبانگیر کل حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات شده است و بخش دیگری از آنها به دلایل تصمیمات کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات و شخص وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات و همچنین قیمتهای پایین اینترنت همراه نسل سوم و چهارم است.همین موضوع باعث شده تا شرکتهای بزرگی چون شاتل، آسیاتک، پیشگامان، پارس آنلاین، هایوب و دیگر اینترنتیها در نمایشگاه الکامپ حضور نداشته باشند تا کمی از جذابیتهای نمایشگاهی برای برخی از بازدیدکنندگان کم شود.از سویی این مشکلات سبب شده تا برخی از این شرکتها که در سالهای اخیر کارآفرینی نسبتاً خوبی در کل کشور داشتند، دست به تعدیل نیرو بزنند تا حیاتشان را حفظ کرده و بتوانند به راه خود ادامه دهند.برای بررسی این مشکلات با محمد علی یوسفی زاده معاون سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران و مدیرعامل شرکت آسیاتک گفتوگویی را انجام دادهایم .
بهتر است در ابتدا کمی در مورد موضوعات روز جامعه صحبت کنیم. نوسانات نرخ ارز چقدر میتواند بر کسب و کارهای دیجیتال تاثیر بگذارد؟
به نظرم این روند (افزایش نرخ ارز) را به ۲ قسمت میتوان تقسیم کرد؛ نخست تاثیر افزایش نرخ ارز بر توسعه شبکهها که در بلند مدت مشخص میشود. در صورت ادامه دار بودن این افزایش و نبود ثبات اقتصادی در کشور، این امکان وجود دارد که برنامه ریزی شرکتهای فعال در حوزه دیجیتال و IT برای توسعه کسب و کار و فعالیتهای خود، دیگر توجیه اقتصادی نداشته باشد. البته حمایت دولت در بحث تخصیص اجرایی و سریع ارز به شرکتها، میتواند فعالان این حوزه را در امر توسعه یاری کند. در صورتی که دولت بخواهد شرکتها را در مسیر تامین ارز مورد نیازشان تنها بگذارد، کار برای شرکتها بسیار دشوار و تا حدودی نشدنی میشود.
تاثیر دیگر افزایش نرخ ارز بر کسب و کارهای دیجیتال، بحث نگهداری سرویسها و زنجیره تامین خدمات ارائه شده به مشتریان است. به عنوان مثال در حوزه اینترنت، تامین اینترنت به صورت ریالی و از طرف شرکت زیرساخت انجام میشود و تفاوت قیمت خرید و فروش آن به قدری هست که نوسانات اخیر بازار ارز نمیتواند چالشی برای آن به وجود بیاورد. از طرفی شرکت زیرساخت یک شرکت دولتی است و به طور طبیعی تامین ارز برای آن نیز از مقادیر دولتی انجام میشود. اما شبکههای سرویسدهی اینترنتی باید یکسری ابزارهای اینترنتی، لایسنس و نرمها را که ماهیت وارداتی و گمرکی ندارد، برای تمدید و بروزرسانی خدمات خود خریداری کنند. بنابراین نیاز است دولت یک فرآیند تسهیل شدهای را به منظور انجام این کار پیش بینی کند. نکتهای که باید به آن توجه داشت، وابستگی لایسنسها به سرویسهای جاری است؛ در صورت بروز اختلال در حضور لایسنس و آپ بودن آن، سرویسدهی به مشتریان، انجام محاسبات و … با مشکل مواجه میشود. بنابراین لایسنسها و نرم افزارها نیازمند مراقبت و توجه ویژه هستند. همچنین اپراتورها و ارائه دهندگان خدمات، باید برای تامین این لایسنسها و نرم افزارها، پیش از زمان مقرر با اپراتورهای و فروشندگان خارجی مذاکره کنند.
دولت هم اکنون برای وادکنندگان کالا یا واردکنندگان فیزیکی تدابیری اندیشیده است و به آنها اجازه داده تا از دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی استفاده کنند. اما گویا این امکان برای واردکنندگان ابزارهای اینترنتی، لایسنس و نرمها داده نمیشود؛ در این مورد صحبتی دارید؟
چندی پیش سازمان نظام صنفی رایانهای کشور، دستور العمل را تهیه به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی ارسال کرد. در ادامه درخواست سازمان نظام صنفی رایانهای کشور مبنی بر اختصاص دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی به سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی ارجاع و از آنجا به بانک مرکزی ارسال شد. هم اکنون در حال پیگیری این موضوع هستیم و امیدواریم این اتفاق صورت پذیرد.
بنابراین نوسانات نرخ ارز در ماههای گذشته تاثیر چندانی بر کسب و کار شما نداشته است؟
همان طور که گفتم، بجز اینترنت بین المللی که آن هم از طرف شرکت زیرساخت انجام میشود، دیگر خدمات و سرویسهای ما داخلی است و بجز بحث نرم افزار و لایسنسها، وابستگی مستقیمی به ارز ندارد. البته دوباره این نکته را یادآور میشوم که توسعه کسب و کار در حوزه دیجیتال و IT، نیازمند ثبات اقتصادی است.
عدهای عقیده دارند با شروع تحریمهای آمریکا و در صورت از بین رفتن برجام، ایران از نظر اتصال به اینترنت جهانی یا خدمات و سرویسدهی، با مشکل مواجه خواهد شد. چقدر این فرضیه را محتمل میدانید؟
گمان میکنم پس اعمال تحریمهای آمریکا، تامین تجهیزات اساسی و زیرساختی از وندورهای اروپایی، کار سختی است.
در مورد پهنای باند چطور؟ آیا پهنای باند بعد از اعمال فشارهای اقتصادی آمریکا با مشکل رو به رو نمیشود؟
بعید میدانم؛ یکی از رخدادهای خوبی در چند سال اخیر برای ایران، تامین پهنای باند از مسیرهای مختلف است. بنابراین اگر دستوری هم به منظور محدودیت پهنای باند اینترنت ایران صادر شود،ممکن است فقط بخشی از مسیرها که به طور حتم تمامی ترافیک ما سمت آن نیست، محدود شود.
با توجه به اینکه برند آسیاتک یکی از بزرگترین سرورهای کشور را در اختیار دارد، آیا تا کنون در زمینه شبکه و تامین سرور، چه سخت افزاری و چه نرم افزاری، تولیدات داخلی داشتهایم؟
تا کنون تمامی قطعاتی که در سرورها استفاده میشود، از راه واردات تامین شده است. بنابراین چنانچه محدودیت و تحریمهایی که در مورد آنها صحبت شود اتفاق بیافتد، قیمت تمام شده این سرورها بسیار بالاتر از قیمت کنونی خواهد بود.
آیا ظرفیت تولید این قطعات در کشور وجود دارد؟
بنده به عنوان یکی از اشخاصی که سالها در حوزه فناوری و دیجیتال فعالیت دارد، تا کنون چیزی دال بر تولید اینگونه تجهیزات و قطعات در داخل کشور ندیدهام.
در مورد نرم افزارهای مدیریت سرور چطور؟ آیا میتوانیم نرم افزارهای خودمان را برای مدیریت سرور بر روی آنها پیاده کنیم؟
از نظر لایسنس، یکسری از نرم افزارها در ایران بدون رعایت حق کپی رایت استفاده میشود. اما یکسری از نرم افزارها Open Source هستند و به راحتی میتوان آنها را استفاده کرد. اما برای کلاینتها و کامپیوترها، سیستم عامل ویندوز وجود دارد. همچنین چند سیستم عامل Open Source خصوصی سازی شده برای استفاده کاربران، در ایران ساخته شده است؛ اما این سیستم عاملها تا کنون نتوانستند سهم بازار چشم گیری را داشته باشند. آن مناطقی که هسته شبکه وجود دارد، از نظر سیستم عامل، تا جایی که امکان داشت از سیستم عاملهای آزاد استفاده شد تا مشکلی ایجاد نشود.
پیش تر نیز با ظهور تحریمها، مشکلاتی اقتصاد ایران را تهدید میکرد. به عنوان معاون سازمان نظام صنفی رایانهای کشور، فکر میکنید در این دوره و با شروع تحریمهای آمریکا، حوزه فناوری اطلاعات با چه تهدیدهایی رو به رو است؟
زنجیره تامین سرویس اینترنت در ۲ -۳ سال گذشته، منطبق با پایین آمدن تعرفههای اینترنت تغییر نکرد. پیش از مطرح شدن مباحث مربوط به خروج آمریکا از برجام و تحریم ایران، سرویس دهندگان اینترنت بابت تغییر متد سرویس دهی که سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی به آنها ابلاغ کرد، در یک دوره گذار بحرانی قرار گرفتند. حال این مشکلات هم به آنها اضافه شده است. بنابراین کاهش نرخ ارز یا ایجاد ثبات اقتصادی، مشکلات گذشته را حل نمیکند. تغییرات تکنولوژی، اختلاف قیمت اینترنت همراه و ثابت و مشکلات مربوط به پایین آمدن تعرفههای اینترنت، همگی چالشها و معضلات روز حوزه فناوری اطلاعات هستند که در صورت عدم برطرف شدن سریع آنها، ادامه حیات این صنعت در ایران، کار دشواری خواهد بود.
یکی از حوزههای اقتصاد که در سالهای اخیر اشتغال زایی چشم گیری در سطح کشور ایجاد کرد، حوزه فناوری اطلاعات بود. آیا این احتمال وجود دارد که در آینده شرکتها فعال این حوزه برای افزایش بهرهوری مجبور به تعدیل نیرو شوند؟
در ارتباطات ثابت به طور تقریبی تمامی شرکتها بر خلاف راهبرد اصلیشان یعنی توسعه و کارآفرینی، تعدیل نیرو داشتهاند. دلیل این تعدیلها افزایش بهرهوری به منظور توسعه نیست؛ بلکه بالا رفتن هزینهها و ثابت ماندن درآمدها دلیل اصلی این تعدیل نیروها است.
شرکتهای اینترنتی جزو آن دسته از شرکتهایی هستند که بیشترین سهم دولت مانند: مالیات را پرداخت میکنند. فشار وارده بر شرکتها در اثر این پرداختها را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا زمان کاهش این هزینهها به منظور ایجاد کارآفرینی نرسیده است؟
سهم دولت، برای شرکتهای ثابت و حدود پنج درصد (سه درصد از درآمد ناخالص و سقف درآمد شرکت و ۲ درصد از آن در قالب حق پروانه) است. بجز این مورد، مالیات بر درآمد، مالیات حقوق، مالیات ارزش افزوده و … از دیگر موارد پرداختی شرکتها به دولت است. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم، این است که فضای درآمدی که بر اساس فرضیات زمان تحریر پروانه FCP وجود داشت، تغییر کرده است. همچنین فضای امکاناتی (فیبر، امکان ایجاد سرویس، شبکه سازی) نیز هیچگاه فراهم نشد. اما در اپراتورهای موبایل که حدود ۹۹ درصد سهم دولت وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات از آنها تامین میشود، گوشهای از این ماجرا نادیده گرفته شده است.
در تمامی کشورهای جهان بجز ایران، قیمت سرویس موبایل، فاصله محسوسی با قیمت سرویس ثابت دارد. در ایران گاهی قیمت سرویس موبایل پایینتر سرویس ثابت است. این موضوع باعث تغییر رفتار مشترکین در کشوری است که سابقه حضور مخابرات در آن روشن و قابل احترام است. در صورت ادامه این روند، این احتمال وجود دارد تا چند سال آینده، وضعیت مان در این زمینه، شبیه کشور نیجریه شود. در نیجریه ۱۶۰ میلیون خط موبایل و ۱۰۰ هزار اشتراک اینترنت ثابت وجود دارد. از سوی دیگر حقوق مردم در میزان سهم دولت در اپراتور موبایل حدود ۲۸ تا ۳۰ درصد در نظر گرفته شده است. در این اپراتورها سرویس اینترنت همراه که قیمت پایه آن(مصرف آزاد) ۴۰ هزار تومان است، با قیمت یک هزار و ۵۰۰ تومان فروش میرود و در واقع سهم دولت هم با توجه به همین رقم پرداخت و یک عدد بزرگی از سهم دولت در اینجا باطل میشود. با توجه به اینکه رفتار مردم در سرویس ثابت به مدل جهانی نزدیک میشود، به نظر میرسد باید یارانههای توسعهای این سرویس قطع شود.
در تحلیلهای OECD، ۳۵ کشور با هم مقایسه شدند. در این تحقیق حداکثر مصرف مشترکان روی موبایل ۲ گیگابایت و حداقل مصرف آن ۵۰۰ مگابایت است. این در حالی است که حداکثر مصرف مشترکان روی سرویسهای ثابت، متفاوت از آن چیزی است که در ایران است. در ایران میزان مصرف مشترکان روی سرویسهای موبایل بیشتر از میزان مصرف مشترکان روی سرویسهای ثابت است. در صورتی که بخواهیم سرویس ثابت خود را به مدل جهانی نزدیک کرده و پهنای باند را در کشور توسعه دهیم، باید میزان مصرف سرویسهای موبایل را نیز جهانی کنیم که نیازمند یکسان سازی قیمت با دنیاست، تا اختلاف میان هزینه اینترنت ثابت و همراه موجب انتخاب صحیح مردم شود.
یک سوال چند سالی ذهنم را مشغول کرده است. چگونه با وجود کاهش تعرفههای اینترنت و افزایش هزینهها، شرکتهای اینترنتی همچنان به فعالیت ادامه میدهند؟
این موضوع در ۲-۳ سال اخیر موجب زیان شرکتهای ارائه دهنده اینترنت شده است. تنها موردی که به سرپا ماندن شرکتها در این مدت کمک کرد، رشد مصرف مشترکین بود.
خب در نهایت رشد مشترکین تا یک زمانی ادامه دارد، بعد آن چه؟
این موضوع باعث شده است برنامه ریزیهای متعدد ما برای ادامه و توسعه کسب و کار اجرایی نشود. به عنوان مثال چندی پیش در جلسه با مدیران و مشاوران شرکت آسیاتک، به این نتیجه رسیدیم که در صورت اجازه مخابرات ایران برای توسعه و تبدیل سرویس ADSL به سرویس VDSL، این کار توجیه اقتصادی ندارد.
اکنون مجوز تبدیل اینترنت ثابت به اینترنت بی سیم با فناوری TD-LTE را دارید. آیا سرمایه گذاری در این بخش برای شما به صرفه است؟
خیر؛ سرمایه گذاری در حوزه فناوری TD-LTE بسیار سنگینتر است و توجیه اقتصادی ندارد.
به عنوان سوال آخر؛ چشم انداز ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر قبول داریم که بخش خصوصی و شرکتهایی که در سالهای گذشته در این حوزه فعالیت داشتند توانایی اجرای این پروژهها را دارند، باید سهم بازار شرکت مخابرات در این بخش مشخص و نظارت رگولاتوری این شرکت حذف شود. همچنین توسعه شبکهها نیز باید به صورت مشارکتی انجام شود. به عنوان مثال شبکه سیمی و قدیمی مخابرات، باید با مشارکت بخش خصوصی بازسازی شود.
در بحث حمایت های مالی و فاینانس چطور؟
معتقدم حمایت مالی و فاینانس یکی از معضلات نابود کردن شرکتها است. وقتی به شرکتی که فضای اجرایی برای کار ندارد، پول بدهید، آن شرکت جز بدهی چیزی به دست نمیآورد.