سالهاست بحث هوشمندسازی مدارس تهران بهعنوان یکی از اهداف کلی آموزشی از طریق چندین پروژه مختلف دنبال میشود. حالا و براساس اعلام مسوولان چیزی حدود یک سوم مدارس تهران هوشمند هستند، هرچند هنوز از جهت تعریف هوشمندی نیز اختلافاتی وجود دارد. هرچند بسیاری تصور میکنند تجهیز به کامپیوتر و تبلت عنوان هوشمندی را بر یک مدرسه مینشاند؛ اما بدون تغییر در محتوای دروس نمیتوان انتظار تغییری در مدل آموزش داشت.
رشد هوشمندسازی مدارس
مسوولان هوشمندسازی مدارس تهران اعتقاد دارند که با بودجه خوبی که در اختیار گرفتهاند، توانستهاند رشد خوبی در این زمینه داشته باشند. زهرا تیموری، مسوول هوشمندسازی مدارس شهر تهران در گفتوگو با «ایسنا» با بیان اینکه امسال رشد بسیار خوبی در زمینه هوشمندسازی داشتیم، گفته است: بهرغم اینکه سال گذشته بودجه خاصی دریافت نکرده بودیم، اما برای امسال از طرف سازمان بودجه، بودجه خوبی در اختیارمان قرار دادند و فعلا تعداد مدارس هوشمند پیشرفته ما افزایش پیدا کرده و از ۳۹۲۱ مدرسه که در شهر تهران داریم، ۱۱۵۲ مدرسه هوشمند هستند.
وی با اشاره به چهار سطح هوشمندسازی اظهار کرد: یک سطح گواهینامه است؛ اگر مدیر مدرسهای علاقهمند باشد در زمینه هوشمندسازی کار کند و گام بردارد، کلاسهایش را به امکاناتی مانند ویدئوپروژکتور و کیس مجهز کرده و معلمهایش را ترغیب کند به سویی بروند که از تولید محتوا و مولتیمدیا در آموزش استفاده کنند و همکاران و دانشآموزان را ترغیب کند و برایشان کلاس آموزشی بگذارد؛ این سطح گواهینامه است. اگرچند کلاس هم تجهیز شود، ما سطح گواهی را میدهیم.
مسوول هوشمندسازی مدارس شهر تهران ادامه داد: سطوح هوشمندسازی شامل سطح مقدماتی، میانی و پیشرفته میشود که یعنی مدارس از نظر تجهیزات نرمافزاری و هم سختافزاری به سقف میرسند و از تجهیزات استفاده میکنند. در سطح مقدماتی همه کلاسها باید هوشمند باشند و از شبکه استفاده کنند. در سطح میانی علاوه بر اینکه تمام کلاسها هوشمند است و از شبکه استفاده میشود، آزمایشگاه و کتابخانه تجهیز است، از آزمایشگاه و کتابخانه مجازی هم استفاده میکنند.
تیموری درباره سطح پیشرفته نیز توضیح داد: در این سطح تمام اطلاعات مدرسه در سرور مرکزی هست و هر معلمی اگر حتی یک روز هم غیبت داشته باشد، میتواند از آن اطلاعات استفاده کند و از نظر سختافزاری کامل و از نظر نرمافزاری هم تمام همکاران مسلط به IT هستند و فعالیت میکنند. آنها سرور مرکزی دارند، در سیستمشان هم شبکه بهصورت وایفای و هم بهصورت کابلی وجود دارد. دیتاها بین همه همکارانی که در مدرسه هستند، به نوعی اشتراک گذاشته میشود، همه اتوماسیون داخلی و سطح دسترسی به اطلاعات را دارند و در سیستم حضور و غیابشان، ورود و خروج دانشآموز از طریق سیستمی بررسی میشود.
وی افزود: حتی در چند مدرسه سیستم تبلتمحور را در پیش گرفتند. دانشآموزان در سایت و اتاقهای سمعی بصری بسته به نوع کلاس اگر که الکترونیکی باشد، میتوانند از تبلت هم در کلاس استفاده کنند. شاید در کل تهران ۱۰ کلاس داشته باشیم که با تبلت کار میکنند. معلم در حال درس دادن روی تخته یک تولید محتوا مطرح میکند و دانشآموزان میتوانند روی تبلت سوالات را پاسخ دهند.
تعریفها و نیازهای متفاوت
طی سالهای اخیر تعریفهای گوناگونی از هوشمندسازی مدارس ارائه شده است. با این حال به گفته مرتضی امین زاده یک کارشناس آموزشی با زیرساختهای نامناسب نمیتوان یک پلتفرم آموزشی ایجاد کرد. او به «دنیای اقتصاد» میگوید: کودکان امروز از جهت آشنایی و مهارتهای دیجیتالی بسیار آمادهتر از نسلهای قبل هستند و همین زمینه را برای عرضه پلتفرمهای نوین در عرصه آموزش مهیا میکند با این حال بخش عمده نبود ساختار یکسان و مدون کار را پیچیده کرده است. نکته این است که توسعه یک پلتفرم نیازمند توسعه دهندگان متبحر و شرکتهای نرمافزاری فعالی است که دراین عرصه سابقه داشته باشند. در مورد ایران شاهد چنین فضایی نیستیم. امین زاده تعریف متوازن از مدارس هوشمند را آزادی معلمان در تغییر دروس و استفادههای بستههای متنوع آموزشی، شیوههای جدید دسترسی به محتوای دروس در هر لحظه ( در خانه یا هر محل دیگر) و ایجاد رابطه بین چرخه آموزش از دولت و نهادهای آموزشی پایین و بالادستی گرفته تا مدارس و لابراتوارها میداند.
از سوی دیگر بازیگران بازار آموزش در کشور نیز در این چرخه نقش ویژهای دارند. بازیگرانی که بسیار زودتر از خود دولت مدلهای تازه آموزشی را عرضه کردهاند و به لطف توسعه وب و تکنولوژیهای ارتباطی ( به خصوص رشد سرعت اینترنت موبایل) با استقبال مناسبی از سوی بازار نیز روبهرو شدهاند. هرچند بخش عمده محتوای عرضه شده آنها برای گروههای سنی بعد از تحصیلات اولیه است؛ اما مسیر پیموده شده توسط آنها میتواند در تدوین و طراحی سیستم توسعه آموزشی رسمی نیز مورد توجه قرار گیرد. علی تاج الدین یک کارشناس شبکههای آموزشی میگوید: یکی از مهمترین ویژگیهای هوشمندسازی درجهبندی محتوای رسانهای دیجیتال است. اینکه صرفا یک اتاق را به چند کامپیوتر یا برای یک مدرسه یک سایت یا دیتابیس محتوایی ایجاد کنیم نه دانشآموزان را هوشمندتر میکند نه در تعریفهای فعلی اساسا تاثیری در مدل آموزش دارد.
در واقع سختافزار در مرحله دوم و حتی اخیرا در مرحله آخر هوشمندسازی قرار دارد. تاج الدین میافزاید: استفاده از تکنولوژیهای جدید رایانش ابری میتواند پاسخ تکنولوژیک مناسبی برای نیاز به هوشمندسازی مدارس باشد. در سیستم مبتنی بر سختافزار بخش عمده تمرکز و انرژی صاحبان و مدیران مراکز آموزش صرف موضوع سختافزار میشد؛ در حالی که حالا بر اساس مدل رایانش ابری منابع سازمانی روی سرورهای شرکت بیرونی قرار میگیرد و چندین مزیت مختلف هم برای مدیران ومعلمان وهم برای دانشآموزان ایجاد میشود.
محتوا برنده است
تامین سختافزار بدون توجه به محتوای آموزشی بزرگترین چالش توسعه دیجیتالی مراکز آموزشی است. امین زاده میگوید: واقعیت کشور ما این است که هرچند در زمینه واردات تجهیزات دیجیتالی و حتی به کارگیری و سفارش نرمافزارهای خاص موفقیم در توسعه محتوای جذاب به خصوص از طریق مدلهای جدید آموزشی مانند Game تجربهای نداریم. او معتقد است: برخلاف تصور که بسیاری هزینه هوشمندسازی را صرفا به تجهیزات سختافزاری نسبت میدهند بخش عمده هزینه باید در حوزه تولید محتوا انجام شود. نبود شرکتهای تولید محتوای دیجیتالی قدرتمند نتایج ضعیفی را به بار میآورد. به نظر میرسد شاخصهای هوشمندسازی نیز حالا صرفا به تجهیز سختافزاری خلاصه شده است این چیزی است که حتی امروزه در صفحات سایت برخی مدارس نیز به چشم میخورد با این حال کارشناسان معتقدند چنین مدلی در بهترین شرایط الکترونیکی کردن مدل است و نام آن را نمیتوان هوشمندسازی گذاشت.