رئیس سازمان پدافند غیرعامل اظهار داشت: آقای ظریف به من می گفت وقتی در مذاکرات هستهای میخواستم با رئیس جمهور صحبت کنم، همه شنود میکردند و نفر دهم، یازدهم به رئیس جمهور میرسید.
به گزارش فارس، سازمان پدافند غیرعامل را اگرچه بیشتر افکار عمومی با موضوعاتی نظیر ساخت پناهگاهها در زمان جنگ میشناسند اما این سازمان امروزه با توجه به گستردگی و تنوع تهدیدات علیه کشور در حوزه های مختلف مسئولیت دارد که از جمله آنها میتوان به حوزه سایبری، انرژی، محیط زیست، ایمن سازی مراکز حساس و راهبردی و… اشاره کرد.
سردار سرتیپ پاسدار غلامرضا جلالی ریاست سازمان پدافند غیرعامل کشور در گفتگویی تفصیلی به تشریح وظایف و مسئولیت های این سازمان و نیز بیان برخی نکات امنیتی در حوزه تقابل با تهدیدات پرداخته است که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
اخیراً میان شما و وزارت ارتباطات موضوعی تبدیل به بحثهای حاشیهای شد، این اختلافها چقدر جدی است؟
ما با همه وزارتخانهها ارتباط داریم و ممکن است در برخی موضوعات اختلافنظر باشد. مثلاً در حوزه محصولات تراریخته، ما با وزارت جهاد کشاورزی اختلاف داریم، ما میگوییم این موضوع ضرر دارد آنها میگویند ضرر ندارد.
اینها بحثهایی است که برای آن جلسه میگذاریم و صحبت میکنیم ولی بازتاب آنها در رسانهها بعضی اوقات به گونهای است که مخاطب برداشت میکند شاید دعوایی وجود داشته باشد، در صورتی که اینطور نیست.
اختلافنظر هست و طبیعی هم هست چون نگاه ما تهدیدمحور و نگاه آنها فرصتمحور است. لذا اختلافنظر داریم اما چالشی که قابل حل نباشد، نیست.
در خصوص وزارت ارتباطات هم الان هماهنگی خوبی داریم و اقدامات اولیه رزمایش مشترک را انجام میدهیم.
اوایل امسال گزارشی منتشر شد که نشان می داد انتقال حسابهای بانکی یا اطلاعات جایگاه های سوخت از طریق ماهواره ای انجام می شود که شرکت عربست که مالکیت ۴۰درصد آن برای عربستان است، مالک اصلی آن است. این کار چقدر توجیهپذیر است که ما اطلاعاتمان را از طریق ماهواره عربست که اسم آن را ایرانست ۲۱ گذاشته ایم، منتقل کنیم؟
جدا از بحث ماهواره بومی، در وضعیت فعلی، اصولا ما باید ماهواره خودمان را داشته باشیم؛ یعنی دولت و بخش خصوصی و… باید یک ماهواره حتی خارجی را بخرد و تماماً کنترل و مالکیت آن در اختیار خودمان باشد. این را چند سال است پیگیری میکنیم.
از سال ۸۶ به آقای ضرغامی میگفتیم که در صداوسیما اتکا فقط به ماهواره نباشد چون یک روز ماهواره را قطع میکنند اما ایشان گفت نه امکان ندارد و مقررات بینالمللی به آنها اجازه نمیدهد. اما ما هیچ اطمینانی به دشمن نداشتیم و معتقدیم وقتی در شرایط خاص قرار بگیریم، قوانین بینالملل نادیده گرفته میشود.
به هر حال ایشان پذیرفت و با کمک وزارت ارتباطات آن موقع که دکتر سلیمانی وزیر آن بود، شبکه فیبر نوری کشور را به هم وصل کردیم و بعد سیگنال را از ماهواره وارد شبکه کردیم و بعد به ایستگاههای فرستنده بردیم و هر سال هم این مانور را برگزار میکنیم که اگر ماهواره قطع شد، از طریق فیبر ارتباط برقرار باشد.
الان ۹۰ درصد جغرافیای جمعیتی کشور را به صورت کامل، تحت پوشش سیگنالی از روی زمینی داریم تا اگر ماهواره قطع شود، ما ارتباط داشته باشیم.
اما به هر حال وابستگی ما به ماهواره یک واقعیت جدی است. در مواقعی هم آمریکاییها ماهوارههای ما را تحریم کردند و بخشی از ماهوارههای ما که در آمریکای شمالی کار میکرد قطع شد و فکر میکنم الان هم قطع است.
لذا حتماً باید یک ماهواره ملی داشته باشیم. حالا که نداریم، باید از متنوعسازی سبد اجاره استفاده کنیم یعنی با جاهای مختلف قرارداد ببندیم که یکی هم ممکن است عربست باشد. به هر حال داخل کشور را خودمان پوشش میدهیم و امسال هم آبان ماه طی یک مانور، ماهواره را در صداوسیما قطع میکنیم و همه را بر فیبر منتقل میکنیم تا ببینیم ضعفی وجود دارد یا خیر.
خوبی تنوع سبد اجاره هم این است که اگر مثلاً اروپاییها با یک چشمک آمریکا ماهواره ما را قطع کردند، گزینههای دیگری مثل عربست داشته باشیم. اما راهحل اساسی این است که باید ماهواره ملی داشته باشیم که قدرت تولید و پرتاب آن هم وجود دارد.
در مقطعی شما چندینبار درخصوص استفاده مسئولین کشور از تلفنهای هوشمند هشدار دادید. این موضوع چقدر جدی گرفته شد و چقدر بر آن نظارت میشود؟ موضوع دیگر اینکه جایگزینی برای این تلفنها در اختیار افراد قرار می گیرد یا نه؟
هدف ما این بود که اولاً مسئولین، تهدیدات این گوشیها را بشناسند چون تلفن هوشمند قابلیتهای زیادی دارد. نکته دوم هم این بود که گفتیم هوشمندانه از آن استفاده کنند.
یکی از تهدیدات این گوشیها این است که مکان آن قابل ردیابی است. به عنوان مثال وزیری که یک تیم محافظ و ۲ ماشین پیش و پس دارد و میخواهد کسی از رفت و آمد و مکان مراسمش چیزی نفهمد، خب با داشتن آن گوشی بیمعنی است.
اگر مهم نیست وزیر هر لحظه کجاست، خب تیم حفاظت نیاز ندارد و اگر مهم است که کسی خبر نداشته باشد، پس آن گوشی را هم نباید استفاده کند.
مکانیابی تنها یکی از این موارد تهدیدات است. ما حدود ۱۸ مورد آسیبپذیری در گوشی شناسایی کردیم که تقریباً هرچه بخواهند میتوانند برداشت کنند؛ از اثر انگشت و عکس قرنیه چشم و پسوردها گرفته تا صدا و عکس و تصویر و فیلمبرداری و باکس پیام و تقویم و مکان و…
کافیست شماره تلفن شما را داشته باشند. از طریق آن، نوع گوشی شما و بعد شماره سریال آن را به دست میآورند، بعد وقتی سرور میخواهد آپدیت برای آن گوشی بفرستد یک آپدیت خاص میفرستد. آن آپدیت روی گوشی طرف مینشیند و دیگر تمام گوشی تحت اختیار فرامین آنهاست.
مثلاً شما دوربین گوشی را خاموش میکنید و به ظاهر خاموش است اما آنها دوربین را روشن میکنند و شما متوجه نمیشوید و… این سادهترین روش تهدید است.
لذا هدف اول، فرهنگسازی و شناخت تهدیدات بود که انجام شد. هدف دوم هم این بود که تلفن در مکانهای حساس وارد نشود که طی بخشنامهای ابلاغ کردیم و طبیعتا ناظر بر اجرای آن، حراست دستگاهها هستند.
اما درخصوص اینکه مابهازایی هم وجود دارد یا نه، به بحث ساخت گوشیهای بومی برمیگردد. ما در این خصوص سه طرح تعریف کردیم که ۲ طرح به نتیجه رسیده و طرح سوم هم در دست اقدام است. ۲ طرح اول این است که روی همین گوشیها قابلیت کنترل سیستم عامل را گذاشتیم.
امسال یکی از معاونین ما به مکه رفت و یک نمونه از آن را به او دادیم و یک نمونه هم در اینجا در اختیار ما بود و این ارتباط را تست کردیم که همه چیز به صورت کد و رمز منتقل میشد و مشکلی نداشتیم و موفق بود.
یک بار در زمان مذاکرات هستهای، آقای ظریف به من میگفت من وقتی برای مذاکره میروم، آقای کری (وزیر خارجه وقت آمریکا) که میخواست با تلفن صحبت کند یک گوشه سالن مینشست و یک چادر الکترومغناطیسی دورش میکشند که هیچکس نتواند از بیرون آن را شنود کند و با رئیس جمهور آمریکا مشورت میکرد. بعد من (ظریف) که میخواستم با رئیس جمهور خودمان صحبت کنم همه آنجا شنود میکردند و نفر دهم، یازدهم به رئیس جمهور میرسید! لذا یک وسیلهای برای من درست کنید که بتوانم ارتباط امن برقرار کنم.
خب الان این وسیله در اختیار است و میتوانند از آن استفاده کنند. در مرحله بعد، باید یک گوشی هوشمند داخلی بسازیم که در سال ۹۷ انشاءالله به نتیجه میرسد. البته ما این را به عنوان نمونه اول درست میکنیم و بعد صنعت باید آن را تولید انبوه کند.
* خبری مطرح شده که آمریکا در مرحله جدید تحریمها در آبانماه، اینترنت کشور را با اختلال جدی مواجه کند، آیا آنها امکان این کار را دارند؟
اگرچه احتمال این کار را ضعیف میدانیم اما از طرفی، در صورتی که این اتفاق بیفتد، تدابیری دیده شده که کارکردهای ضروری کشور حفظ شود و شبکه ملی اطلاعات به اندازهای که آماده شده بنا است که بتواند خدمات اساسی مردم را جواب دهد.
در حوزه سایبری توانمندی متقارن نیست و ابرقدرت در سایبر نداریم، یک کشور کوچک هم به اندازه یک ابرقدرت میتواند نقشآفرینی کند و بنابراین بستگی به میزان توانمندی و آسیبپذیری است. کشوری آسیبپذیرتر است که سایبریتر است.
آمریکاییها نسبت به ما سایبریتر هستند و زیرساختهایشان بیشتر از ما سایبری است پس طبیعتاً آسیبپذیرترند.
البته تصور ما از تهدید آمریکا یک تهدید ترکیبی بر بستر شبکه اجتماعی است. یعنی او میخواهد با ابزار شبکه، رسانه و گوشی و اینترنت، مردم ما را تحریک و سازماندهی کند و به جان دولت و حکومت بیندازد. خب اگر اینترنت را قطع کند دست خودش را کوتاه میکند.
عراقیها یک بار در جنگ به ما شیمیایی زدند و باد به سمت آنها وزید و خودشان مسموم شدند و از بین رفتند الان هم همینطور است.
من تحلیلی راجع به جابهجایی فرمانده اسبق سایبری آمریکا داشتم و اعتقادم این است که این تغییر براساس اقدام ناشیانه در حمله سایبری به نطنز اتفاق افتاد.
برداشت او این بود که میتواند با حمله سایبری تمام سیستم هستهای ما را نابود کند و تبعات آن را هم بپذیرد. رفت این را به اوباما گفت و اوباما هم خامی کرد و رمز عملیات به نام بازی المپیک را طرح کرد و وقتی این مطرح شد در واقع برای اولینبار یک رئیس جمهور، مسئولیت حمله سایبری به یک کشور دیگر را پذیرفته و اینگونه به ما حمله شد.
یک سال بعد بررسی کردند که در برابر حملهای که کردند چقدر منفعت کردند و چقدر آسیب دیدند؟ نتایج بررسیشان نشان می داد که میزان آسیبپذیری با چیزی که به دست آوردند صد به یک بود یعنی یکی زدند، صدتا خوردند. لذا این فرمانده را بازنشسته و عزل کردند.
این موضوع در رسانه مطرح نشد اما تحلیل ما این است که این فرمانده به دلیل بیکفایتی در این موضوع عزل شد. بنابراین ما یک صحنه درگیری سایبری داشتیم.
فرض کنید خانه ما چهار پنجره شیشهای دارد و نمای ساختمان طرف مقابل سرتاسر شیشه است او باید نشانهگیری کند و یک پنجره را بزند اما این طرف یک مشت سنگ هم پرت کند تمامی دیوارهای شیشهای طرف مقابل میشکند. در حوزه سایبری هم همینطور است، آمریکاییها همه چیزشان سایبری و آسیبپذیر است. شاید ما چند نقطه سایبری داشته باشیم. لذا اینجا سایبری بودن یک توازن منفی برای آنها ایجاد میکند.
شما قطعا به واسطه مسئولیتی که برعهده دارید، دائم در حال رصد تهدیدات هستید؛ امروز مهمترین تهدیدی که متوجه کشور است را چه میدانید؟
ما با طیف ترکیبی تهدید روبهرو هستیم که به آن تهدیدات هیبریدی میگویند. بخش اول آن عملیات روانی در حوزه فرهنگی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی است و بخش بعدی امنیت ملی و در کلاس براندازی است که ابزار همه اینها، شبکههای اجتماعی است که حضرت آقا از آن با تعبیر سلاح شیمیایی نام بردند.
لذا تهدید ترکیبی با محوریت شبکه های اجتماعی اولویت اول ماست و اولویت دوم هم تهدید اقتصادی و اولویت سوم تهدید سایبری است که هم فعالسازی شبکههای اجتماعی و هم حمله به زیرساختها را شامل میشود.
با توجه به اهمیت بحث اقتصادی در مقطع کنونی که از آن با عنوان جنگ اقتصادی نام برده میشود، آیا سازمان پدافند غیرعامل در این خصوص هم وظیفهای دارد؟
رصد و پایش اقدامات دشمن در حوزه اقتصادی و در مقیاس راهبردی اهمیت بسیاری دارد از جمله اینکه بدانیم دشمن چه استراتژیای علیه کشور به کار گرفته و قرار است اتفاق بیفتد. لذا جنگ و حمله با ابزار اقتصادی به مؤلفههای اقتصادی کشور و به کارگیری سایر ظرفیتها مثل حوزه دیپلماسی و روابط بینالملل و اطلاعات را جنگ اقتصادی مینامند.
پس این جنگ یک حوزه منفرد نیست و از همه ظرفیتها در آن استفاده میشود و هدف نهایی آن این است که اقتصاد کشور را با زمینگیر کردن مردم از بین ببرد. به همین منظور رصد، تشخیص و پایش تهدید اقتصادی یک بحث جدی است.
دشمن استراتژیهای مختلفی در این جنگ اقتصادی دارد مثل تهدید P۲C که تحمیل اراده از طریق فشارهای مالی و اقتصادی است و مشاهده کردم که خبرگزاری فارس هم آن را ترجمه کرده و کار بسیار خوبی بود.
لذا استراتژی دشمن این است که از این طریق به اقتصاد کشور فشار بیاورد و آمریکا آن را دنبال میکند. جنگ ارزی، مالی، پولی، اولویتهای تحریم و پایش شبکههای اقتصادی داخل کشور از دیگر حوزههای قابل اهمیت است.
از طرفی پرداختن به تصمیمات اثرگذار کشور در حوزههای مختلف اقتصادی مثل دلار و ارز بسیار مهم است.
بحث دیگر، موضوع رمز ارزها مثل «بیتکوین» است که باید در کشور یک تصمیم جدی برای آن بگیریم. ما یک کنفرانس برگزار کردیم و فرصتها و تهدیدات رمز ارز را مورد بررسی قرار دادیم و پیشنهادمان این بود که باید یک ساختار برای آن تعریف و بانک مرکزی دیجیتال تشکیل شود که در آینده نزدیک حتماً باید این کار را انجام دهیم و خودمان برای تولید رمز ارز ملی در کشور اقدام کنیم.
باید با یک سیاستی بتوانیم اقتصاد خودمان را از «رمز ارز»های بیرونی کنترل کنیم تا موجب خروج سرمایه از کشور نشود.
از طرف دیگر، باید از فرصتهایی که نظام رمز ارز ایجاد میکند استفاده کنیم و از طریق آن میتوانیم تحریمها را نیز دور بزنیم. البته کشور در این زمینه هنوز کمی تردید دارد و به تصمیم نهایی نرسیده است.
در مجموع اگر این موضوع در مقیاس کلان به نتیجه برسد، بسیاری از مشکلات کشور حل میشود.
البته باید توجه داشت که این موضوع مثل یک چاقوی دولبه است که اگر دست خودمان باشد خوب است و اگر دست دشمن باشد علیهمان استفاده میشود.
رسانهها باید در این خصوص اطلاعرسانی کنند و در این صورت خود مردم هم به سمت شبکههای اجتماعی خارجی نمیروند و به دنبال شبکههای اجتماعی داخلی خواهند بود.