چرا غولهای تکنولوژی بزرگتر و قویتر میشوند؟
دنیای اقتصاد : مفهوم تخریب خلاق در دهههای اخیر آنقدر در مباحث کارآفرینی و فرآیندهای توسعه و مدرنیزه کردن کسبوکارها رایج و پرتکرار شده است که دیگر به راحتی میتوان به خالق آن، یعنی ژوزف شومپیتر، لقب آموزگار نوآوری داد. در واقع تخریب خلاق میگوید زمانی که کسبوکارها و شرکتهای قدیمی دیگر سوددهی ندارند، باید تعطیل شوند تا نیروی کار و سرمایهشان به کسبوکارهای سودآور منتقل شوند. در فرآیند تخریب خلاق، با وجود اینکه تعطیلی مجموعهها باعث از بین رفتن برخی شغلها خواهد بود، اما در درازمدت منافع اقتصادی زیادی خواهد داشت.
با این اوصاف است که مقالات بخش شومپیتر در مجله اکونومیست یکی از محبوبترین مقالات در سالهای اخیر بودهاند. این بخش از اوایل سال۲۰۱۹ به راه افتاد و در چند هفته اول به گزارشهای جالبی میپرداخت؛ مانند داستان شرکتی که از اتوماسیون برای تولید پیراهنهای سفید فانتزی استفاده میکرد، گزارشی درباره جنگلنشینان آلمانی که علیه معدن زغال سنگ تظاهرات کردند و مطلبی درباره یک فعال زن ژاپنی که در حال حملهای شبیه نینجا به مدیریت یک شرکت بود. همه اینها اگرچه سرگرمکننده، اما کوچک و محدود بودند. با این اوصاف بود که رویکرد این بخش تغییر کرد بیشتر روی اتفاقات تجاری مهم روز تمرکز کند تا از آن زمان دیگر تمرکز چندانی روی شرکتهایی با ارزش کمتر از ۱۰۰میلیارد دلار نگذارد. در آن زمان این معیار جالب بود، چون ارزش هر کدام از غولهای تکنولوژی بسیار بالاتر از آن بود. در آن موقع مایکروسافت با ارزش ۷۸۰میلیارد دلار، بزرگترین شرکت آمریکایی بود و پس از آن رقبای بزرگی مانند اپل، آمازون، آلفابت و متا قرار داشتند که ارزش کل آنها ۳.۴تریلیون دلار بود. امروز اما ارزش تولیدکننده آیفون به تنهایی از آن رقم هم فراتر رفته است.
از اوایل سال۲۰۱۹ تا حالا مجموع ارزش این غولهای تکنولوژی بیش از سهبرابر شده و به ۱۱.۸تریلیون دلار رسیده است. انویدیا تنها شرکت آمریکایی خارج از این گروه بود که حالا به لطف نقش محوری تراشههای آن در هوش مصنوعی مولد، تریلیونها دلار ارزش دارد که بیش از ۱.۵برابر بیشتر از ارزش ۲۵شرکت بعدی آمریکا از نظر بالاترین ارزش بازار است؛ شرکتهایی از جمله شرکتهای نفتی بزرگ مانند اکسونموبیل و شورون، داروسازیهای بزرگ مانند الی لیلی و جانسون، شرکتهای مالی بزرگ مانند برکشایر هاتاوی و جیپی مورگان چیس و خردهفروشیهای بزرگی مانند والمارت. به عبارت دیگر، درحالیکه غولهای تکنولوژی بزرگتر و قدرتمندتر میشوند، شرکتهای دیگر بیشتر از آنها عقب میمانند.
به این ترتیب غیرمعمول بودن این روند میتواند وسوسهانگیز باشد. درست به همین خاطر بخش شومپیتر در اکونومیست به افتخار جوزف شومپیتر، اقتصاددان اتریشی-آمریکایی که مفهوم تخریب خلاق را معروف کرد، نام گرفت تا موج بیامان نوآوریهای مخربی را که نظمهاو ساختارهای قدیمی را سرنگون و الگوهای جدیدی را ایجاد میکند، روایت کند. قطعا این غولهای تکنولوژی که دههها پیش در خوابگاهها، گاراژها و دفاتر محقری تاسیس شدهاند، باید در برابر همان قدرتهای شومپیتری که زمانی بر سر اجداد صنعتی خود به راه انداخته بودند، آسیبپذیر هم باشند. اما تخریب خلاقانه -دستکم همانطور که شومپیتر اصلی آن را تعریف میکند- پیچیدهتر از این است. حتما او به کارآفرینان احترام میگذاشت و آنها را قهرمانان تجاری میدانست که اقتصاد را با محصولات و روشهای جدید انجام میدهند؛ اما در اواخر عمر و پس از اینکه شاهد چندین دهه تسلط شرکتهای بزرگ آمریکایی بود، رویکرد خود را تغییر داد. او به این نتیجه رسید که شرکتهای بزرگ، حتی انحصارگراها، محرکهای بزرگی برای نوآوری هستند. آنها پول لازم برای سرمایهگذاری در تکنولوژیهای جدید را داشتند، بهترین مغزها را جذب کردند و اگر هوشیار نمیماندند، بیشترین ضرر را داشتند. ممکن است این موضوع کسانی را که تجارت را به عنوان مبارزه مبتکرانه علیه دستگاههای مدیریتی میبینند، ناامید کند؛ اما قابل پیشبینی بود. این موضوع کمک میکند تا توضیح دهیم که چرا غولهای تکنولوژی امروزی، پیش از اینکه فرصتی برای سنگاندازی به دست بیاورند، بسیار بیشتر از استارتآپها خرج میکنند، میخرند و از کنار آنها دور میشوند.
از سال۲۰۱۹ پنج غول تکنولوژی و انویدیا هزینههای سرمایهای خود را دوبرابر کردهاند و این میزان در سال گذشته به ۱۶۹میلیارد دلار رسیده است. مجموع هزینههای سرمایهای ۲۵شرکت بعدی هم که در آن زمان تنها ۱۳۵میلیارد دلار بود، حالا فقط ۳۵درصد افزایش داشته است. درباره قدرت مغزها، این ۶شرکت بزرگ در این مدت یکمیلیون شغل اضافه کردند و تعداد کارکنانشان دوبرابر شد. هیچکس نمیتواند آنها را متهم کند که چرا از موفقیتهای خود لذت میبرند. آنها روی استارتآپهای هوش مصنوعی سرمایهگذاری کردهاند، برای ساختن مدلهای زبانی بزرگ سرمایهگذاری کردهاند و حتی متا الگوهای زبانی بزرگ منبعباز ایجاد کرده است که تقریبا هر کسی میتواند از آنها استفاده کند. جالب آنجاست که این غولهای تکنولوژی در سال جاری سرمایهگذاریهای خود در زمینه هوش مصنوعی را دوبرابر میکنند، اگر فقط مراقب اوضاع باشند و روی خط درست پیش بروند.
میتوان اینطور استدلال کرد که حالا استارتآپها برای خلق ایدههای انقلابی انگیزه بهتری دارند، سرمایهگذاران خطرپذیر از کارآفرینان حمایت مالی میکنند و بسیاری از مخارج شرکتهای تکنولوژی بزرگ بیهوده است و بیشتر با هدف ایجاد دیوارهایی در اطراف خودشان صرف میشود. اگرچه تمام اینها درست است، اما نباید این شرکتهای کوچک را بیش از حد مورد توجه قرار داد. آنها میتوانند به همان اندازه پر از شور و انگیزه باشند که در فرآیند بوروکراسیهای تجاری ضعیف هستند. علاوه بر این، پیشبرد مرزهای تکنولوژی بسیار دشوار است تا جایی که برای تولید محصولاتی مانند آیفونهای اپل، به دههها نوآوری بیوقفه نیاز دارد. شاید به همین دلیل هم هست که این غولهای تکنولوژی فعالیت خود را در حوزههای مختلفی گسترش میدهند و بهعنوان نمونه آمازون نه تنها در خرید آنلاین بلکه در رایانش ابری هم پیشگام بود. چنین تفکر الهامبخشی، یک دیوار دفاعی واقعی ایجاد میکند.
توفانهای چندساله
بدون شک این دیوارهای دفاعی بالاخره روزی شکسته خواهند شد؛ چه توسط دولتهای مسلح قوی و چه توسط اشکال جدیدی از رقابت. این احتمال که وزارت دادگستری آمریکا بتواند پس از محکومیت انحصاری این ماه گوگل به دنبال تجزیه آن باشد، نشان میدهد که مبارزهکنندگان با انحصارطلبی در رویکرد خودشان جدی هستند. این در حالی است که از تهدیداتی هم نباید غافل شد که شومپیتر در کتاب خود به نام «سرمایهداری، سوسیالیسم و دموکراسی» در سال ۱۹۴۲ با اشاره به آنها گفت که موتور سرمایهداری را در حرکت نگه دارید و تولید محصولات جدید، ابداع روشهای جدید ساخت و حملونقل اشیا و اشکال جدید سازماندهی تجاری را مد نظر قرار دهید. در نهایت شرکتهای تکنولوژی ناچار خواهند شد که خودشان را تجزیه کنند یا اجازه دهند که تجزیه شوند.
در سالهای بعد از به راه افتادن بخش شومپیتر در اکونومیست، برخی از غولهای صنعتی که در سال۲۰۱۹ در آمریکا قدرتمند بودند و ارزشی بیش از ۱۰۰میلیارد دلار داشتند، به چنین سرنوشتی دچار شدهاند. جنرالالکتریک که بهدلیل سوءمدیریت و توسعه بیش از حد از بین رفت، در سال جاری بهطور کلی منحل شد. Dow و Dupont، ۲شرکت شیمیایی که در سال۲۰۱۷ با هم ادغام شدند، به پیکربندیهای مجدد و غیرقابل تشخیصی تقسیم شدند. شرکت بوئینگ دیگر نمیتواند تجارت هوانوردی غیرنظامی خود را مدیریت کند، چه برسد به فناوریهای فضایی و دفاعی.
با این حال و بهطور همزمان غولهای جدیدی در حال ظهور هستند که بزرگترین آنها انویدیا است؛ سازنده تراشهها و نرمافزارهای شتابدهنده هوش مصنوعی که ثابت میکند حتی کسبوکارهای کهنهکار نیز میتوانند شورشی باشند و انقلابی عمل کنند. در ابتدای سال۲۰۱۹ ارزش این شرکت کمتر از ۱۰۰ میلیارد دلار بود و حالا بیش از ۳تریلیون دلار است. پس این روند تازه قطعا ارزش آن را دارد که به خاطر آن از جا بلند شوید.